لغت نامه دهخدا هاج و واج. [ ج ُ ] ( ص مرکب ، از اتباع ) حیرت زده. حیران. متحیر. مات. مبهوت. || گیج. گیج و ویج. دنگ. منگ. رجوع به هاج ، هاژ، هاژو، هاژ و واژ و هاژه شود.