کاربندی

لغت نامه دهخدا

کاربندی. [ ب َ ] ( حامص مرکب ) عمل و کیفیت کاربند : و مبادا که دل تو از کاربندی این کتاب بازماند. ( قابوسنامه ).
کاربندی. [ ب َ ] ( اِخ ) نام محلی در 368500 گزی بوشهر میان «اخند» و بندر مقام.

فرهنگ فارسی

نام محلی در بوشهر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال قهوه فال قهوه فال تاروت فال تاروت فال درخت فال درخت