گوبان

لغت نامه دهخدا

گوبان. [ گ َ / گُو ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) گاوبان و گله چران گاو. ( ناظم الاطباء ) :
چون که با گاو و خرم صحبت فرمایی
گر تو دانی که نه گوبان و نه خربانم.ناصرخسرو.
گوبان. ( اِخ ) دهی است به مرو، و معرب آن جوبان است. ( منتهی الارب : جوب ).

فرهنگ عمید

نگهبان گاو.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال میلادی فال میلادی فال عشقی فال عشقی