ناپاک دیو

لغت نامه دهخدا

ناپاک دیو. [ وْ ] ( اِ مرکب ) شیطان. اهریمن :
نه من کشتم او را که ناپاک دیو
ببرد از دلم ترس گیهان خدیو.فردوسی.|| دیو ناپاک. پلید.

فرهنگ فارسی

شیطان . اهریمن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال رابطه فال رابطه فال میلادی فال میلادی فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال تک نیت فال تک نیت