پانوراما
فرهنگ فارسی
دانشنامه عمومی
پانوراما (یونان). شهر پانوراما در استان مقدونیه مرکزی در کشور یونان واقع شده است که دارای جمعیت ۱۷٬۶۷۰ نفر می باشد.
دانشنامه آزاد فارسی
هفته نامۀ چاپ ایتالیا. در ۱۹۶۲، دو گروه انتشاراتی تایم لایف امریکا و موندادوری ایتالیا این مجله را به صورت ماهانه در شهر میلان منتشر کردند که البته، پس از دو سال، انتشار آن به هفته ای یک بار رسید. به تعمیق پدیده ها و اعلام پیشاپیش آن ها می پردازد. این مجله همواره رقابت فشرده ای با مجلۀ اسپرسو داشته است تا آن جا که هر کدام سعی دارند با انواع شیوه های تبلیغاتی، عرضۀ مطالب جالب تر و دادن هدایای مطلوب تر بر دیگری پیشی بگیرد. پانوراما نشریۀ جناح راست ایتالیاست و بیش از مسائل خارجی به مسائل سیاسی، اقتصادی، و فرهنگی این کشور توجه نشان می دهد. شمارگان این نشریه در حدود ۵۳۰هزار نسخه است.
پانوراما (نقاشی). پانُوراما (نقاشی)(panorama)
(یا: سَراسَرنما) در هنر، نقاشی طویلی در دورتادور فضای داخلی مدور که توهّم مشاهدۀ صحنه ای واقعی را از یک نقطۀ دید مرکزی به وجود آورَد (آن را سیکلوراما نیز نامیده اند). پانوراما در سراسر قرن ۱۹متداول بود، و مضامینی ازجمله جنگ کریمه، جنگ داخلی امریکا، و آبشار نیاگارا را دربر می گرفت. گاهی با چرخاندن بوم به دور تماشاگر، تصوّر عبور از میان صحنه را ایجاد می کردند. در روش دیگری، بوم را بین دو غلتک نصب می کردند و با چرخش آن ها، صحنه ها را از برابر دهانه ای عبور می دادند؛ این روش در تئاتر به کار گرفته شد. بسیاری از شگردهایی که برای واقعی تر نمایاندن پانوراما ابداع شدند، راه را برای سینما و عکاسی هموار کردند. این اسلوب در تئاتر نیز با اقبال روبه رو شد، و نخستین بار خانوادۀ گریو در لندن از آن استفاده کردند. اولین پانورامای کاملاً مدور را رابرت بارکر (۱۷۳۹ـ ۱۸۰۶) در ۱۷۹۲ در میدان لِستر لندن به نمایش گذاشت، که با موفقیت آنی روبه رو شد. رابرت فولتون (۱۷۶۵ـ۱۸۱۵)، مخترع امریکایی کشتی بخار، در خلق دو اثر چشم انداز لندن و پیروزی دریایی لُرد هاو بر فرانسویان مشارکت کرد، و سپس این اختراع را به پاریس برد. ازجمله نقاشان پانوراماهای جدیدتر و بزرگ تر عبارت بودند از پیِر پروُست، شارل بوتون، و لوئی داگر، که بعدها در دیوراما با بوتون همکاری کرد. هنرمندان که همیشه مشتاق واقع نمایی بیشتر بودند، درصدد گنجاندن اشیای واقعی در آثار خود برآمدند، و مکان استقرار تماشاگر نیز جزئی از صحنه شد. اشیای واسط تا درون نقاشی ادامه یافتند، و هنرمند با ورزیدگی و نحوۀ نورپردازی، انتقال از واقعیت به نقاشی را به گونه ای نامحسوس میسّر ساخت.