یاف

لغت نامه دهخدا

یاف. ( ص ) یافه. بیهوده. ( آنندراج ) ( مؤید الفضلاء ). بیهوده و یاوه و باطل. ( از ناظم الاطباء ). || گمشده. ( آنندراج ) ( مؤید الفضلاء ). رجوع به یافه شود.

فرهنگ فارسی

یافه بیهوده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال انبیا فال انبیا فال ابجد فال ابجد فال احساس فال احساس