گردانده

لغت نامه دهخدا

گردانده.[ گ َ دَ / دِ ] ( ن مف ) رجوع به معانی گرداندن شود.

فرهنگ عمید

۱. گردش داده.
۲. چرخانده.
۳. [مجاز] دیگرگون شده.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - گردش داده حرکت داده . ۲ - بدور در آورده چرخانده . ۳ - تغییر داده دیگر گون کرده .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ای چینگ فال ای چینگ فال عشقی فال عشقی فال لنورماند فال لنورماند فال تاروت فال تاروت