کجرفتار

لغت نامه دهخدا

کجرفتار. [ ک َ رَ ] ( ص مرکب ) که رفتار کج دارد. رونده براه ناراست و ناهموار. ( ناظم الاطباء ) :
آنکه دزدی کند از این گفتار
پنج پای است زشت و کجرفتار.سنائی.سعدیا راست روان گوی سعادت بردند
راستی کن که بمنزل نرسد کجرفتار.سعدی.- فلک کجرفتار ؛ ناسازگار. غیر موافق.
|| بدذات. مفسد. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

( ~ . رَ ) (ص . ) بدرفتار.

فرهنگ فارسی

که رفتار کج دارد. رونده براه ناراست و ناهموار
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم