پرنفس

لغت نامه دهخدا

پرنفس. [ پ ُ ن َ ف َ ] ( ص مرکب ) در تداول عوام ، پرگوی. پرچانه.

فرهنگ عمید

آن که در دویدن و ورزش زود خسته نشود و نفسش نگیرد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم