وقعه

فرهنگ عمید

۱. واقعه، حادثه.
۲. کارزار، جنگ.

فرهنگ فارسی

آسیب، صدمه جنگ، کارزار، حادثه، وقعات جمع
(اسم ) نوع و هیئت افتادن .
یکی وقع بمعنی سنگ
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال اوراکل فال اوراکل فال ورق فال ورق فال تماس فال تماس