هر یکی

لغت نامه دهخدا

هریکی. [ هََ ی َ / ی ِ ] ( ضمیر مبهم مرکب ) هریک. هرکدام. ( یادداشت به خط مؤلف ) :
بیامد سپاه و بیامد پسر
بخندید با هریکی تاجور.فردوسی.رجوع به هر و هریک شود.

فرهنگ فارسی

هر یک هر کدام
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چای فال چای فال عشق فال عشق فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال لنورماند فال لنورماند