لبت

لغت نامه دهخدا

لبت. [ ل َ] ( ع مص ) پیچیدن دست کسی را. || به چوب دستی زدن بر سینه و شکم و تهی گاه کسی. ( منتهی الارب ).
لبة. [ ل َ ب َ ] ( ع اِ )شیر ماده. لَبْوَة. لِبْوَة. لباة. ( منتهی الارب ).
لبة. [ ل َب ْ ب َ ] ( ع اِ ) سر سینه. || ( ص ) زن پاکیزه. || زن پاکیزه خوی. || زن شوی دوست. ( منتهی الارب ). زنی که شوهر خود را دوست دارد یا فرزند. ( مهذب الاسماء ).

فرهنگ فارسی

پیچیدن دست کسی را . یا به چوب دستی زدن بر سینه و شکم و تهی گاه کسی .

دانشنامه عمومی

لبت ( به صربی: Lebet ) یک منطقهٔ مسکونی در صربستان است که در ولادیچین خان واقع شده است. لبت ۱۰۲ نفر جمعیت دارد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ورق فال ورق فال عشق فال عشق فال لنورماند فال لنورماند فال تک نیت فال تک نیت