لاطائل

لغت نامه دهخدا

لاطائل. [ ءِ ] ( ع ص مرکب ، اِ مرکب ) ( از: لا به معنی نه + طائل به معنی هوده و فائده ) بیهوده. بیفائده. بیهده. ترهة. بی نفع. بی مزیتی. بی غنائی. بی خیر.
- لاطائل گفتن ؛ بیهوده گفتن. حرف مفت زدن. جفنگ گفتن.
|| فرومایه. ناکس.
- تطویل بلاطائل ؛ پرگوئی بیهوده.

فرهنگ عمید

بی فایده، بیهوده.

فرهنگ فارسی

بمعنی بیهوده بیفائده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انبیا فال انبیا فال سنجش فال سنجش فال تاروت فال تاروت فال ماهجونگ فال ماهجونگ