قاپیدن

لغت نامه دهخدا

قاپیدن. [ دَ ] ( مص ) قاپ زدن.ربودن. ربودن به جلدی و چابکی. گرفتن چنانکه سگ پای درویش را، چنانکه لقمه و دیگر چیز را از دست کسی.

فرهنگ معین

(دَ ) (مص م. ) نک قاپ زدن، ربودن.

فرهنگ عمید

ربودن به جلدی و چابکی، قاپ زدن، ربودن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ربودن بجلدی و چابکی: سگ استخوان را از دست او قاپید.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال زندگی فال زندگی فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال ماهجونگ فال ماهجونگ