فراط

لغت نامه دهخدا

فراط. [ ف ِ] ( ع ص ) الماء الفراط؛ آبی که هر یک از قبیله ها بدوسبقت جوید او را بود. ( اقرب الموارد ). آبی که هرکه پیش آید آن را، او را بود از قبیله. ( منتهی الارب ).
فراط. [ ف ُرْ را ] ( ع ص ، اِ ) ج ِفارط. ( اقرب الموارد ). رجوع به فارط و فوارط شود.

فرهنگ فارسی

جمع فارط
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال تک نیت فال تک نیت فال قهوه فال قهوه فال تخمین زمان فال تخمین زمان