لغت نامه دهخدا صافی داشتن. [ ت َ ] ( مص مرکب ) پاکیزه داشتن. بی غل و غش داشتن : چنانکه از لفظ ما شنیده است باید که بر آن اعتماد کند و دل را صافی تر از آن دارد که پیش از آن داشت. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 335 ).