زته

لغت نامه دهخدا

( زتة ) زتة. [ زَت ْ ت َ ] ( ع مص ) آراستن عروس در شب زفاف. ( از تاج العروس ) ( از متن اللغة ) ( از الوسیط ). || ( اِ ) جهاز سفر، گویند: «اخذ زتته للسفر» و «تزتت للسفر»؛ یعنی فراهم ساخت وسیله سفر را. از این ماده فعل ثلاثی مجرد بکار نرفته و تنها فعل ثلاثی مزید آمده یعنی عربان زَت َّ بکار نبرده اند. شمر گوید: کلمه ای که در آن «ز» و «ت » پهلوی هم قرار گیرند نمیشناسم جز کلمه «زت ». اما کلماتی که «ز» و «ب » با فاصله در آن وجود دارند فراوانست. ( از تاج العروس ) ( از متن اللغة ). رجوع به المعجم الوسیط شود.

فرهنگ فارسی

آراستن عروس در شب زفاف جهاز سفر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال ورق فال ورق فال ارمنی فال ارمنی فال انگلیسی فال انگلیسی