زت

لغت نامه دهخدا

زت. [ زَ ] ( ص ) برهنه و عریان. ( ناظم الاطباء ).
زت. [ زَت ت ] ( ع مص ) آراستن ، و فعل آن از باب نصر آید. ( شرح قاموس ) ( ناظم الاطباء ) ( ازمنتهی الارب ). آراستن. ( آنندراج ). تزیین. ( از قطر المحیط ) ( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ) ( از قاموس ) ( از المعجم الوسیط ). زت و تزئیت ، آراستن است ، و فعل ثلاثی مجرد از آن بکار نرفته است. ( از تاج العروس ).

فرهنگ فارسی

آراستن تزئین

دانشنامه عمومی

زت ( به آلمانی: Seeth ) یک شهر در آلمان است که در نوردفرایسلند واقع شده است. زت ۷۱۰ نفر جمعیت دارد.
زت (آلمان). زت ( به آلمانی: Seth ) یک شهر در آلمان است که در زگه برگ واقع شده است. زت ۱٬۹۷۵ نفر جمعیت دارد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم