روایع

لغت نامه دهخدا

روایع. [ رَ ی ِ ] ( ع ص ، اِ ) صورتی فارسی است از روائع، ج ِ رائعة، بمعنی آنکه یا آنچه حسن یا شجاعت او مردم را به شگفت آورد : این کلمات از روایع حکمت اوست. ( ترجمه تاریخ یمینی ). جایی که بأس حسام... روی نمود به خوادع کلام و روادع ملام و روایع صحایف و اقلام التفاتی نرود. ( ترجمه تاریخ یمینی ). روایع اقبال طلایع عزایم او را استقبال می نمود. ( جهانگشای جوینی ). پروردگاری که به اختلاف لغات و صفات شکر روایع بدایع صنایع او مقصود است. ( جهانگشای جوینی ).

فرهنگ عمید

= رایعه

فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع رائعه ( رایعه ) ۱ - شگفتها . ۲ - زیباها .
صورتی فارسی است از روائع جمع رائعه آنکه یا آنچه حسن یا شجاعت او مردم را بشگفت آورد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نخود فال نخود فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال احساس فال احساس فال کارت فال کارت