رزازی

لغت نامه دهخدا

رزازی. [ رَزْ زا ] ( حامص ) شغل رَزّاز. برنج کوبی. ( ناظم الاطباء ). کار برنج کوب. ( از فرهنگ نظام ). || ( ص نسبی ) منسوب به رَزّاز. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

( ~. ) [ ع - فا. ] ۱ - (حامص . )برنج کوبی . ۲ - برنج فروشی . ۳ - (اِمر. ) دکان برنج فروش .

فرهنگ فارسی

۱ - برنج کوبی . ۲ - برنج فروشی . ۳ - ( اسم ) دکان برنج فروشی .

دانشنامه آزاد فارسی

رَزّازی
از مشاغل سنتی در ایران و برنج کوبی و خارج کردن شلتوک از برنج و جداکردن برنج خوب و بد و نیم دانه از هم و فروش آن. رزّازی های تهران با واسطه هایی که در شهرهای شمالی ایران داشتند، وارد معامله می شدند. از انواع خوب و بد برنج می توان برنج صدری، دُم سیاه، طارم، رشتی، مازندرانی، گَرده، خرده و آشی را نام برد. رزّازان برنج را هم به صورت عمده و هم به صورت جزئی عرضه می کردند. از آن جاکه برنج در ایران جزء اصلی شماری از مهم ترین و پُرطرف دارترین غذاهای ایرانی به شمار می رود و نیز از آن رو که خوردن برنج در ایران نشانۀ رونق خانوادگی است، رزّازان دارای موقعیت محلی و حتی سیاسی ویژه ای بوده اند. از میان رزّازان بنام تهران نام محمدتقی رزاز/بنکدار/سفارتی، عامل تهیۀ برنج سفارتِ انگلستان که در واقعۀ مشروطه نامی برای خود به هم رساند و نیز سید حسین رزاز، پهلوانی که توانست با ساختن زورخانه ای در تهران از پهلوان و پهلوانی رفع بدنامی کند، در یادها مانده است.

ویکی واژه

برنج کوبی.
برنج فروشی.
دکان برنج فروش.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چوب فال چوب فال تک نیت فال تک نیت فال ورق فال ورق فال مارگاریتا فال مارگاریتا