لغت نامه دهخدا
گرم نیست روزی ز مهر کسان
خدایست رزاق و روزی رسان.نظامی.غم روزی مخورتا روز ماند
که خود روزی رسان روزی رساند.نظامی.دگر روز باز اتفاق اوفتاد
که روزی رسان قوت و روزیش داد.سعدی.بمنعم نداده ست روزی رسان
مگر بهر آسایش مفلسان.امیرخسرو دهلوی.ز هر توشه کامد ز روزی رسان
مرادی به بی توشه ای می رسان.امیرخسرو دهلوی.بی مگس هرگز نماند عنکبوت
رزق را روزی رسان پر میدهد.صائب.خدایست رزاق و روزی رسان.؟- امثال :
ضامن روزی بود روزی رسان .( جامع التمثیل ).