خشک پی

لغت نامه دهخدا

خشک پی. [ خ ُ پ َ / پ ِ] ( ص مرکب ) مردم نامبارک شوم قدم. ( برهان قاطع ) ( ناظم الاطباء ). بدقدم. ( یادداشت بخط مؤلف ) :
از خشک پیانت نشمارند در این راه
در آب نشان بر کف پا آبله ای چند.ظهوری ( از آنندراج ).

فرهنگ عمید

بدقدم، شوم.

فرهنگ فارسی

مردم نامبارک و شوم قدم
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم