خاموش خاموش

لغت نامه دهخدا

خاموش خاموش. ( ق مرکب ) آهسته آهسته. یواش یواش. نرم نرمک :
بدر بر حلقه زد خاموش خاموش
برون آمد غلامی حلقه در گوش.نظامی.

فرهنگ فارسی

آهسته آهسته یواش یواش
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم