صاحب مرده

لغت نامه دهخدا

صاحب مرده. [ ح ِ م ُ دَ / دِ ] ( ص مرکب ) وصف است مال یا چیزی را که خداوند آن مرده باشد :
هرکه میمیرد غم او قسمت من میشود
وارثم گویا من این غمهای صاحب مرده را.طاهر وحید.در طلسم زندگی تا کی توان بودن اسیر
از سر من وا کنید این جان صاحب مرده را.فطرت.|| نفرینی است که در حالت غضب بیشتر به گاو و خر و دیگر ستوران کنند.

فرهنگ عمید

۱. [عامیانه، مجاز] هنگام عصبانیت یا ناراحتی شدید گفته می شود.
۲. [قدیمی] چیزی که صاحب آن مرده باشد.

فرهنگ فارسی

وصف است مال یا چیزی را که خداوند آن مرده باشد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم