سات

لغت نامه دهخدا

سات. ( اِ ) خوابیدن و خواب کردن باشد. ( برهان ) ( آنندراج ). خواب و خوابیدگی. ( ناظم الاطباء ).
سات. [ سات ت ] ( ع اِ ) سته و ست ، و اصل آن سدس بوده ، و سین به ت بدل شده و دال در آن ادغام گردیده است. ( تاج العروس ) ( منتهی الارب در ماده س ت ت ).

فرهنگ فارسی

سته و ست واصل ان سدسد بوده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم