لغت نامه دهخدا راحت طلب. [ ح َ طَ ل َ ] ( نف مرکب ) جوینده آسودگی و مجازاً جوینده فراغت و بیکاری. بیعارو تنبل. ( از ناظم الاطباء ). آسایش خواه. ( آنندراج ).