باتر

لغت نامه دهخدا

باتر. [ ت َ / ت ِ ] ( اِخ ) نام مردی مجهول. ( برهان ) ( شرفنامه منیری ). نام پهلوانی مبارز است. ( شعوری ).
باتر. [ ت ِ ] ( ع ص ) اسم فاعل از بتر. بُرنده. بران. بتار: سیف باتر؛ شمشیر بران. شمشیر برنده. ( آنندراج ). ج ، بواتر.
باتر. [ ت ِ ] ( اِ ) کلنگ ، و آن پرنده ایست معروف. ( برهان ) ( شرفنامه منیری ) ( آنندراج ) ( انجمن آرا ). طورنه ( مرغی ) است. ( شعوری ). کلندوز. ( شرفنامه منیری ). رجوع به کلنگ شود.

فرهنگ عمید

= درنا

فرهنگ فارسی

کلنگ نام پرنده ایست
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال آرزو فال آرزو فال درخت فال درخت فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال چای فال چای