طایل

لغت نامه دهخدا

طایل. [ ی ِ ] ( ع ص ) رجوع به طائل شود.

فرهنگ معین

(یِ ) [ ع . طائل ] ۱ - (اِفا. ) برنده ، قاطع . ۲ - (اِ. ) فزونی ، مزیت . ۳ - توانایی ، قدرت . ۴ - توانگری . ۵ - فراخی ، وسعت . ۶ - فایده ، سود.

فرهنگ عمید

۱. وسیع، گسترده.
۲. [مجاز] زیاد.
۳. (اسم ) فایده، سود.

فرهنگ فارسی

۱ - ( اسم ) برنده قاطع . ۲ - ( اسم ) فزونی مزیت . ۳ - توانایی قدرت . ۴ - توانگری . ۵ - فراخی وسعت . ۶ - فایده سود نفع .

ویکی واژه

طائل
برنده، قاط
فزونی، مزیت.
توانایی، قدرت.
توانگ
فراخی، وسعت.
فایده، سود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم