خداپرست

لغت نامه دهخدا

خداپرست. [ خ ُ پ َ رَ ] ( نف مرکب ) متأله. معتقد بخداوند. مؤمن بخدا. مقابل دهری. آنکه عالم و امور آن را متکی بر خدایی می داند. ( یادداشت بخط مؤلف ). متدین. موحد. دیندار. ( ناظم الاطباء ) :
عقل جهان طلب در آلودگی زند
عقل خداپرست زند درگه صفا.خاقانی.مگر بشهر شما یک نفر مسلمان نیست
خداپرست مگر اندرین بیابان نیست.؟ملک بخندید و ندیمان را گفت : چندان که مرا در حق خداپرستان ارادات است و اقرار مراین شوخ دیده را عداوتست و انکار. ( گلستان ).

فرهنگ معین

( ~. پَ رَ ) (ص فا. ) آن که خدا را پرستش کند.

فرهنگ عمید

ویژگی کسی که خدا را پرستش می کند، پرستندۀ خدا، موحد، متدین، دیندار.

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه خدا را پرستش کند .

ویکی واژه

آن که خدا را پرستش کند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نخود فال نخود فال ابجد فال ابجد فال چوب فال چوب فال نوستراداموس فال نوستراداموس