پلم

لغت نامه دهخدا

پلم. [ پ َ ] ( اِ ) خاک را گویند و به عربی تراب خوانند. ( برهان قاطع ) :
کجا تور و کجا ایرج کجا سلم
اجل پاشید بر رخسارشان پلم.زراتشت بهرام.|| گل زردی شبیه به زعفران که تخم آن کاجیره است . کاجیره. کاژیره. کافشه. کافیشه. کابیشه. کاویشه. کاغاله. کاغله. کغاله. گل کاغاله. بهرمان. بهرامن. بهرا. گل زرد. زرنک. عصفر. معصفر. عَشر. شوران. خسق. خسک. خسک دانه. قرطم. احریض.
پلم. [ پ َ ل َ ] رجوع به شون شود.

فرهنگ معین

(پَ ) (اِ. ) خاک ، گرد.

فرهنگ عمید

۱. خاک: کجا تور و کجا ایرج کجا سلم / اجل پاشید بر رخسارشان پلم (زراتشت بهرام: مجمع الفرس: پلم ).
۲. گَرد.
۳. کاجیره.
گیاهی که بیشتر در نواحی شمالی ایران می روید. بلندیش تا یک متر می رسد. برگ هایش بزرگ و مرکب از ۷ تا ۱۱ برگچه. گل هایش سفید یا گلی رنگ. میوه اش سیاه رنگ. میوه و پوست و ریشۀ آن خاصیت مسهل دارد. از میوۀ آن مادۀ ملونی به رنگ بنفش استخراج می شود، پل خوم، پل خون، شون، خمان صغیر، بلسان صغیر.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- خاک تراب . ۲- کاجیره کاژیره .

دانشنامه آزاد فارسی

پَلِم
نام ایرانی چند گونه از گیاهان دارویی جنس سامبوکوساز خانوادۀ شُوندیان(پیچ امین الدوله). در مناطق خزری علاوه بر پَلِم به صورت پَلَم، پَلْهِم، پَلیم، پَلخون، پَلخوم، پلاخون، شُونْد. شون، در اطراف ارومیه 'انگورکولی و در تنکابن غَلْیون نامیده می شود. گونه های مختلف ایرانی جنس سامبوکوس امروزه به نام آقطیو انگورکولی معروف اند. برای این گیاه از قدیم الایام خواص دارویی قائل بوده اند ازجمله این که مسهل بلغم و صفرا، مسکّن «ورم های گرم»، سوختگی، سگ گزیدگی و مارگزیدگی، درد مفاصل و دندان درد است. امروزه در مناطق شمالی، برای درمان ناتوانی جنسی مردان و درمان کچلی استفاده می شود.

ویکی واژه

خاک، گرد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم