لغت نامه دهخدا
فقرات. [ ف ِ ق َ / ف ِق ْ ] ( ع اِ ) ج ِ فِقرَة.( منتهی الارب ) ( فرهنگ فارسی معین ) ( اقرب الموارد ).
- ستون فقرات ؛ مهره های پشت. ( یادداشت مؤلف ).
- فقرات توراة ؛ بخش های تورات. آیات آن. ( یادداشت مؤلف ).
- فقرات ظهر ؛ مهره های پشت و گردن. ( یادداشت مؤلف ).