سرنشین

لغت نامه دهخدا

سرنشین. [ س َ ن ِ ] ( نف مرکب ، اِ مرکب ) شخصی که در سفر بالای استریا شتر نشیند اعم از اینکه مرد باشد یا زن. ( آنندراج ). مسافری که بر بالای بار ستور یا ارابه نشیند. مسافری که بر ستوری اجیر یا کشتی یا راه آهن و اتومبیل کرایه و امثال آن باشد. ( یادداشت مؤلف ) :
در گلشنی که حسن تو محمل سوار شد
گل سرنشین قافله نوبهار شد.محسن تأثیر ( از آنندراج ).

فرهنگ معین

(سَ. نِ ) (ص فا. ) ۱ - مسافر. ۲ - آن که سوار درشکه ، اتومبیل ، هواپیما و غیره شود.

فرهنگ عمید

۱.مسافری که در وسیلۀ نقلیه اعم از اتومبیل، هواپیما و امثال آن ها نشسته باشد.
۲. [قدیمی] مسافری که میان قافله بر اسب یا استر سوار بوده.

فرهنگ فارسی

مسافرکه دراتومبیل وهواپیمانشسته باشد
( صفت ) ۱ - مسافری که در میان کاروان سوار مرکوبی بود . ۲ - مسافر درشکه اتومبیل هواپیما یا کشتی .

دانشنامه عمومی

سرنشین واژه ای است که به کسانی گفته می شود که با وسائل نقلیه در حال سفر هستند.
↑ مشارکت کنندگان ویکی پدیا. «Passenger». در دانشنامهٔ ویکی پدیای انگلیسی، بازبینی شده در ۱۶ اکتبر ۲۰۱۰.
• ترابری
• مقاله های دارای الگوی یادکرد - ویکی
• پیوند رده انبار در ویکی داده است
سرنشین (فیلم ۲۰۰۵). «سرنشین» ( انگلیسی: The Passenger ( 2005 film ) ) فیلمی در ژانر مهیج است که در سال ۲۰۰۵ منتشر شد.
سرنشین (فیلم ۲۰۰۹). «سرنشین» ( انگلیسی: Passenger ( 2009 film ) ) یک فیلم است که در سال ۲۰۰۹ منتشر شد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال انبیا فال انبیا فال تاروت فال تاروت فال ارمنی فال ارمنی