سراشیب. [ س َ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) نشیب گاه و پستی. ( آنندراج ). سرازیری. مقابل سربالا : ترا نفس رعنا چو سرکش ستور دوان میبرد تا سراشیب گور.سعدی.
فرهنگ معین
(سَ ) (ص مر. ) نک سرازیر.
فرهنگ عمید
۱. دارای شیب، نشیب دار. ۲. (قید ) رو به پایین. ۳. (اسم ) سرازیری.
فرهنگ فارسی
نشیب دار، روبپایین، سرازیر، سراشیبی ۱ - ( صفت ) دارای شیب با نشیب . ۲ - آنچه که رو به پایین باشد سرازیر : راننده ماشین را در سراشیب جاده با سرعت عجیبی پیش می برد . ( سر آشیب ) نشیب گاه و پستی سرازیری