روبان. ( نف )کسی یا چیزی که می روبد. ( ناظم الاطباء ) ( از اشتینگاس ). || ( ق ) در حال روفتن. ( از اشتینگاس ). روبان. [ رَ ] ( ع ص ) سرگشته و گویند:رجل روبان ؛ یعنی مرد متحیر سست از سیری شکم و یا خواب و یا گرانجسم و گرانجان و یا مست. ج ، رَوْبی ̍. ( از اقرب الموارد ). سست جان از سیری یا خواب یا گرانجسم و گرانجان بیدارشده از خواب. ( از معجم متن اللغة ). رائب. اَرْوَب. ( از معجم متن اللغة ) ( منتهی الارب ). روبان. ( فرانسوی ، اِ ) پارچه ای نوارمانند که در زینت و آرایش بکار برند. ( ناظم الاطباء ). باریکه پهن دراز که مانند نوار باشد.
فرهنگ معین
[ فر. ] (اِ. ) نوار.
فرهنگ عمید
۱. روبنده. ۲. (قید ) درحال روبیدن. نواری که برای زیبایی به دور چیزی می بندند.
روبان ( به فرانسوی: ruban ) یک نوار نازک از موادی چون پارچه، فلز یا پلاستیک است که در درجهٔ اول کاربردهای زینتی و استفاده در بسته بندی دارد. روبان پارچه ای است که از مواد طبیعی چون ابریشم، مخمل، پنبه، کنف و همین طور مواد مصنوعی چون پلی استر، نایلون و پلی پروپلین ساخته می شود. از روبان در مقاصد زینتی و نمادین بی شماری استفاده می شود. فرهنگ های مختلف در سراسر دنیا از روبان برای مقاصد مختلف چون موها و سایر اجزای بدن گرفته تا به عنوان تزئینات ( زینت ) حیوانات، ساختمان ها و بسته بندی های خود استفاده می کنند. ساتن، ابریشم و مخمل از جمله پارچه های محبوبی هستند که برای ساخت روبان مورد استفاده قرار می گیرند.