رغام
رغام. [ رُ ] ( ع اِ ) آب بینی. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). آب بینی. لغة فی المهملة او لثغة. ( از منتهی الارب ). آب بینی که می رود از درد و جز آن. ( دهار ).
رغام. [ رَ ] ( ع اِ ) خاک و خاک نرم یا ریگ آمیخته به خاک. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ). ریگ نرم. ( دهار ). خاک ریگ آمیز. ( مهذب الاسماء ) ( غیاث اللغات از شرح نصاب و منتخب اللغات ) ( دهار ). خاک به ریگ آمیخته. ( یادداشت مؤلف ). || ( اِخ ) نام ریگستانی است. ( منتهی الارب ).
(رَ ) [ ع . ] (اِ. ) ۱ - خاک . ۲ - خاک نرم . ۳ - ریگ آمیخته به خاک .
۱. خاک.
۲. خاک نرم.
۳. ریگ آمیخته با خاک.
( اسم ) ۱ - خاک . ۲ - خاک نرم . ۳ - ریگ آمیخته بخاک .
خاک.
خاک نرم.
ریگ آمیخته به خاک.