لغت نامه دهخدا
یورت. ( ترکی ، اِ ) یرت. ( ناظم الاطباء ). جا و مکان را گویند. ( آنندراج ). مسکن و منزل. یورد. هریک از اتاقهای خانه : این خانه دارای ده یورت است. ( یادداشت مؤلف ). و رجوع به یرت و یورد شود. || محل خیمه و خرگاه. زمین که صحرانشینان خیمه های خود را آنجا زنند. ( یادداشت مؤلف ). || مجموع چادرهای قبیله. ( یادداشت مؤلف ). || مکانی که صحنش وسیع و فراخ باشد. ( آنندراج ). || چراگاه ایلات و عشایر : هرکس را موضع اقامت ایشان که یورت گویند تعیین کرد. ( تاریخ جهانگشای جوینی ). هریک را یورت معین فرمود که آنجا عصای اقامت بیندازند. ( تاریخ جهانگشای جوینی ). فرمود تا لشکرهای جرماغون و بایجونویان که یورت ایشان در روم بود... ( جامعالتواریخ رشیدی ).