یابش

لغت نامه دهخدا

یابش. [ ب ِ ] ( اِمص ) یابیدن. ( ناظم الاطباء ). یافتن. || دریافت و ادراک و هوش و فراست و دانش. ( ناظم الاطباء ) :
چونکه گوهر نیست تابش چون بود
چونکه نبود ذکر یابش چون بود.مولوی.

فرهنگ عمید

۱. یافتگی.
۲. یافته شدن.

فرهنگ فارسی

یافتگی، یافته شدن
یابیدن یافتن

ویکی واژه

کشف.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم