کوژپشتی

لغت نامه دهخدا

کوژپشتی. [ پ ُ ] ( حامص مرکب ) کوزپشتی. ( فرهنگ فارسی معین ). حَدَبه. حَدَب. احدباب. احدیداب.تحادب. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). پشت خمیدگی. خمیده پشتی. و رجوع به کوژپشت ، کوزپشت و کوزپشتی شود.

فرهنگ فارسی

خمیده پشتی پشت دوتایی .

فرهنگستان زبان و ادب

{kyphosis} [پزشکی] تقعر بیش از اندازۀ ستون مهره ها که سبب قوزدار شدن پشت شود

ویکی واژه

تقعر بیش از اندازۀ ستون مهره‏ها که سبب قوزدار شدن پشت شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال میلادی فال میلادی فال قهوه فال قهوه فال تک نیت فال تک نیت فال انگلیسی فال انگلیسی