کبال
کبال. [ ک َ ] ( اِ ) بمعنی کباک است و آن ریسمانی باشد که از لیف خرما سازند. ( برهان ) ( فرهنگ جهانگیری ). کبار. و رجوع به کبار و کباک شود.
(کَ ) (اِ. ) ریسمانی که از لیف خرما تابیده شده باشد.
ریسمان تابیده شده از لیف خرما.
( اسم ) ریسمانی که از لیف خرما سازند .
ریسمانی که از لیف خرما تابیده شده باشد.