چزان

لغت نامه دهخدا

چزان. [ چ َ / چ ِ ] ( نف مرخم ) مخفف چزاننده ، و در تداول عامه بیشتر با کلمه «ضعیف » بکار رود، چون «ضعیف چزان »، «عاجزچزان ». رجوع به چزاندن و چزاننده شود.
چزان. [ چ َ ] ( اِخ ) دهی جزء دهستان شراء پایین بخش وفس شهرستان اراک که در 25هزارگزی جنوب باختری کیمجان و 9هزارگزی راه مالرو عمومی واقع است. کوهستانی و سردسیر است و 967 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه شراء، محصولش غلات و انگور، شغل اهالی زراعت ، گله داری و قالیچه بافی ، راهش مالرو و از دیزآباد اتومبیل رو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).

فرهنگ فارسی

دهی جزئ دهستان شرائ پایین بخش وفس شهرستان اراک .

ویکی واژه

نام یک روستایی در استان همدان. چزان ممکن است به دو بخش چز - آن قابل تجزیه باشد و مفهوم آز این لغت «همیشه در رو» باید باشد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال نوستراداموس فال نوستراداموس استخاره کن استخاره کن فال اوراکل فال اوراکل