پی گرد. [ پ َ گ َ ] ( نف مرکب ) کسی که در پی چیزی گردد. تعقیب کننده. || ( مص مرکب مرخم ، اِمص مرکب ) پی گشت. گشتن در پی چیزی.
فرهنگ معین
( ~. گَ ) ۱ - (مص مر. ) گشتن در پی چیزی . ۲ - (ص . ) کسی که در پی چیزی می گردد.
فرهنگ عمید
۱. گشتن در پی چیزی. ۲. (حقوق ) تعقیب و بازخواست کیفری. ۳. (صفت فاعلی ) کسی که در پی چیزی می گردد و اثر چیزی را جستجو می کند، پی گردنده، گردنده در پی چیزی.
فرهنگ فارسی
گشتن درپی چیزی، تعقیب وبازخواست، پی گرنده، جستجوپی چیزی، درپی چیزی گشتن ۱- ( مصدر ) گشتن در پی چیزی پی گشت . ۲- ( صفت ) کسی که در پی چیزی میگردد