پیش بر. [ ب َ ] ( نف مرکب ) آنکه پیش برد. آنکه قبل از دیگران ببرد. || آنکه پیشتر بعده معینه برد و بر حریف غلبه کند در قمار. آنکه عده دست های برده اش پیش از حریف خاتمه یابد. سه دست پیش بر ( در نرد و غیره )، یعنی سه دست بازی را از حریف زودتر ببرد. آنکه پیش از دیگران برد ( در نرد و غیره ). || ( اصطلاح اسبدوانی ) اسبی که جایزه نخستین رامیبرد و برنده نخستین است. ( از لغات فرهنگستان ). پیش بر. [ ] ( اِخ ) دهی از دهستان زهان بخش قاین شهرستان بیرجند واقع در 97 هزارگزی جنوب خاوری قاین و12 هزارگزی خاور اتومبیل رو اسفدان به اسفج. دامنه ، معتدل ، دارای 321 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات و زعفران و تریاک وشغل اهالی زراعت و مالداری و قالیچه بافی و راه آنجا مالروست. ( فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱- آنکه پیش برد کسی که قبل از دیگران ببرد.۲- آنکه عد. دستهای برده اش پیش از حریف خاتمه یابد.یا سه دست پیش بر. ( در نرد و غیره ) یعنی سه دست بازی را از حریف زودتر بردن . ۳- ( اسب دوانی ) اسبی که جایز. نخستین را میبرد و برند. اول است . دهی از دهستان زهان بخش قاین شهرستان بیرجند
فرهنگستان زبان و ادب
{promoter} [زیست شناسی] توالی نوکلئوتیدی در ابتدای ورزه که برای شروع رونویسی، زی مایۀ رِنا بسپاراز به آن متصل می شود
ویکی واژه
توالی نوکلئوتیدی در ابتدای ورزه که برای شروع رونویسی، زیمایۀ رِنا بسپاراز به آن متصل میشود.