پیدایش

لغت نامه دهخدا

پیدایش. [پ َ / پ ِ ی ِ ] ( اِمص ) اسم از پیدا شدن. و از آن مشتقی نیست. اسم مصدر از پیدا شدن. عمل پیدا شدن. ظهور. تکون. تکوین. || سِفْر پیدایش ؛ سِفْر تکوین. ( تورات ) «یعنی کتاب موجود شدن و یا خلقت ممکنات. نخستین کتابی است از کتب عهد عتیق و اسم عبری این کتاب بر شیث است یعنی در ابتدا و همان است اول لفظی که آن کتاب بدان شروع میشود...». ( قاموس کتاب مقدس ).

فرهنگ معین

(پَ یِ ) (اِمص . ) ۱ - ظهور، پدیدار گشتن . ۲ - خلقت ، آفرینش .

فرهنگ عمید

۱. آشکار شدن، پدیدار گشتن، پیدایی.
۲. خلقت، هستی، وجود.

فرهنگ فارسی

پیداشدن ساخته شده، پدیدارشدن، پیدایی، خلقت
( اسم ) ۱ - ظهور تکون پیدایی . ۲- ایجاد بوجود آمدن : او را ( طرغلودیس را ) در ریزانیدن سنگ مثانه و باز داشتن از پیدایش سنگ خاصیتی شگفت است . یا سفر پیدایش . سفر تکوین ( از تورات ). توضیح در قدیم پیدایی بعنوان حاصل مصدر استعمال میشد و پیدایش یکی از موارد استثنایی است که اسم مصدر شینی از غیر فعل مشتق شده .

ویکی واژه

ظهور، پدیدار گشتن.
خلقت، آفرینش.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ای چینگ فال ای چینگ فال کارت فال کارت فال امروز فال امروز فال عشق فال عشق