پرخو. [ پ َ خ َ ] ( اِ ) حواطه. ( السامی فی الاسامی ). جُوبه.( صراح اللغه ). جائی باشد که در کنج خانه ها سازند و پر از غله کنند. ( برهان ). نوعی انبار است که در خانه ها از تخته و گل کنند ذخیره کردن غله را : کند مُدَخّرِ قدرش گه ذخیره جود بجای خُنب نطاقات چرخ را پرخو.آذری.- پَرخَو کردن ؛ فرخو کردن. بریدن و هموار کردن شاخه های زیادتی درخت. پیراستن درختان یعنی بریدن شاخه های زیادتی آنرا تا به اندام نشو و نما کنند. ( برهان ). || در بعض نسخ به پرخو معنی شادمانی نیز داده اند. ( شعوری ). و رجوع به فرخو شود.
جای ریختن آرد یا غله در خانه یا دکان که از خشت و گِل یا تخته درست کنند، کنور، کندوله. ۱. بریدن شاخه های زاید تاک و سایر درختان، پر کاوش. ۲. کندن علف های هرز از میان کشتزار.
فرهنگ فارسی
انباری که جهت بجهت ذخیره کردن غله در خانه ها درست کنند جوبه حواطه . ( اسم ) پیراستن درختان بریدن شاخه های زیادی اشجار .