پاچنگ

لغت نامه دهخدا

پاچنگ. [ چ َ] ( اِ مرکب ) دریچه خرد. پاجنگ. پاژنگ :
مال فرازآری و بکار نداری
تا ببرند از در و دریچه و پاچنگ.ابوعاصم.|| پای افزار. کفش. پوزار. پاهنگ.

فرهنگ معین

(چَ ) (اِمر. ) پای افزار، کفش .

فرهنگ عمید

۱. دریچه.
۲. روزن.
۳. سوراخ دیوار: مال فراز آری و نگاه نداری / تا ببَرند از در و دریچه و پاچنگ (ابوعاصم: شاعران بی دیوان: ۲۶۳ ).

فرهنگ فارسی

دریچه، روزن، سوراخ دیوار، پاژنگ پاژنگه هم گویند
( اسم ) دریچ. کوچک پاجنگ پاژنگ .

ویکی واژه

پای افزار، کفش.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم