واگشت

لغت نامه دهخدا

واگشت. [ گ َ ] ( مص مرکب مرخم ، اِمص مرکب ) بازگشت. بازگشتن. مراجعت. رجوع :
بل که سنگ و خاک و کوه و آب را
هست واگشت نهانی با خدا.مولوی.وقت واگشت حدیبیه رسول
در تفکر بود و غمگین و ملول.مولوی.

فرهنگ معین

( ~. ) (مص مر. اِمص . ) بازگشت ، مراجعت .
(گَ ) (اِ. ) پناه ، پناهگاه .

فرهنگ فارسی

(مصدر اسم ) بازگشت مراجعت : (( وقت واگشت حدیبیه رسول در تفکر بود و غمگین و ملول . ) )

فرهنگستان زبان و ادب

{bounce} [رایانه و فنّاوری اطلاعات] برگشت پیام یا پیام نگار در شبکه های رایانه ای، درصورتی که به هر علت به دست گیرنده نرسد
{transition} [ورزش] در بسکتبال، تغییر از وضعیت دفاعی به وضعیت تهاجمی یا برعکس

ویکی واژه

پناه، پناهگاه.
اِم
بازگشت، مراجعت.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال تک نیت فال تک نیت فال لنورماند فال لنورماند فال ماهجونگ فال ماهجونگ