هرهفت. [ هََ هََ ] ( اِمرکب ) به معنی آرایش باشد. ( برهان ). کنایت از زیب و زینت بود و آن را هرهفت وند نیز گویند. ( انجمن آرا ). رجوع به هرهفت کردن و هرهفت کرده شود. || مطلقاً آرایش زنان را نیز گویند که آن حنا و وسمه و سرخی و سفیدآب و سرمه و زرک باشد که زرورق است و بعضی هفتم را غالیه گفته اند که خوشبویی باشد و بعضی خال عارضی را گفته اند که از سرمه به کنج لب یا جاهای دیگر از رخساره گذارند. ( برهان ).
فرهنگ معین
(هَ هَ ) (اِ. ) نام لوازم آرایش زنان در قدیم که عبارت بود از: سرخاب ، سفیدآب ، حنا، وسمه ، سرمه ، زرک ، غالیه .
فرهنگ عمید
۱. لوازم آرایش زنان که در قدیم عبارت از هفت چیز، یعنی سرخاب، سفیداب، حنا، وسمه، سرمه، زرک، و غالیه بوده، هفت درهفت. ۲. (نجوم ) هفت سیاره: هر هفت به هفت حالِ زارند / صحت ز درِ تو چشم دارند (خاقانی۱: ۱۶۱ ). * هرهفت کردن: (مصدر لازم، مصدر متعدی ) [قدیمی] هفت قلم آرایش کردن.