نوظهور

لغت نامه دهخدا

نوظهور. [ ن َ ظُ ] ( ص مرکب ) که تازه باب شده. ( یادداشت مؤلف ). که به تازگی مُد و متداول شده است. که تازه معمول شده است. که طبع و چشم بدان معتاد و مأنوس نیست : مد نوظهور. کلاه نوظهور. لباس نوظهور. || بدع. بدعت. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

که تازه باب شده . که بتازگی مد و متداول شده است . که تازه معمول شده است . که طبع و چشم بدان معتاد و مانوس نیست . یا بدع . بدعت .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم