نواقل

لغت نامه دهخدا

نواقل. [ ن َ ق ِ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ ناقلة. رجوع به ناقلة شود. || باجی که از دهی به دهی نقل کنند. || قبایل که از قومی به قومی روند. ( منتهی الارب ). || هر چیزی که کسی یا چیزی را حمل میکند و از جائی به جائی می برد. ( ناظم الاطباء ). وسیله ای که کسی یا چیزی را از جائی به جائی برد. ( فرهنگ فارسی معین ). وسیله ٔنقلیه. || نواقلی. رجوع به نواقلی شود.

فرهنگ معین

(نَ قِ ) [ ع . ] (ص . ) جِ ناقله .

فرهنگ عمید

= ناقله

فرهنگ فارسی

جمع ناقله
( صفت ) جمع ناقله وسیلهای که کسی یا چیزی را از جایی بجایی برد.

ویکی واژه

جِ ناقله.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم