لغت نامه دهخدا نم نمک. [ ن َ ن َ م َ ] ( ق مرکب ) نم نم. اندک اندک. کم کم. به تأنی و آرام آرام : نم نمک باریدن. نم نمک نوشیدن. نم نمک رفتن.